احزاب سیاسی موجود در تراز جمهوری اسلامی نیستند
حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن مهاجرنیا در پنجمین نشست کرسیهای آزاداندیشی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم که با موضوع «آینده احزاب و تشکلهای سیاسی در نظام ولایی» در موسسه طلوع مهر قم برگزار شد، با بیان اینکه کمیسیون ماده ده احزاب نظارت جدی بر احزاب ندارد، گفت: کسانی با عنوان حزب مجوز گرفته اند ولی متعهد به اهداف و کارکرد حزب نیستند و برخی که فعالیت حزبی می کنند، مجوز رسمی ندارند . با این همه، رویکرد فعالیت حزبی در کشور اقتباسی از دنیای غرب است.
وی افزود: بعضی از جریانها با این استدلال که تنها کار مذهبی انجام میدهند، بهدنبال مجوز نمیروند. این درحالیست که آنها همۀ کارهای حزبی، مانند معرفی کاندیدا، صدور بیانیه، رقابت برای کسب قدرت و... را انجام میدهند. همۀ اینها بهخاطر عدم نظارت کافی بر این جریانها است.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه غیراحزاب نباید در کار احزاب دخالت کنند، اظهار کرد: خود احزاب و قانون نیز نباید اجازه فعالیت به چنین جریانهایی را بدهند؛ اما متأسفانه، اینقدر قانون مشکل دارد و اینقدر دربارۀ کارکرد احزاب بیرویه عمل شده که این اتفاقات در کشور میافتد.
دکتر مهاجرنیا در ادامه افزود: ما هنوز تفاوت جدی بین جناح، طیف، جریان، ائتلاف، مجمع، جامعه، اتحادیه، سازمان، انجمن، تشکل، حزب، نهضت، گروه فشار و جبهه قائل نیستیم. بههمین خاطر، گاهی، بعضی گروه ها و جریان های سیاسی ذیل برخی از عناوین خاص برای خود، مصونیتی قائلاند و معتقدند که قانون نباید به آنها متعرض شود.
این پژوهشگر مسائل سیاسی با بیان اینکه همۀ این اصطلاحات باید درست تعریف شود تا هرجومرج ایجاد نشود، گفت: ما تعبیری تحت عنوان «جریان سیاسی» داریم که در جامعۀ سیاسی ما مبهم است؛ لذا باید ابتدا آن را تعریف کنیم.
وی افزود: جریان سیاسی، حرکت سیاسی پویا و زندهای است که با برخورداری از ایدئولوژی مشخص و گرایشهای فکری خاص درونی و با کمک رهبران خود بر نظام سیاسی و نیز اقشار مختلف جامعه تأثیر میگذارد و جبهه، جناح، حزب، سازمان و گروه خاص خود را میتواند ایجاد کند. این تعبیری است که در جامعه شناسی و علوم سیاسی آمده است؛ اما در کشور ما کسی به اینها پایبند نیست؛ لذا گاهی، به احزاب، گروه و طیفها نیز جریان میگوییم.
دکتر مهاجرنیا با بیان اینکه تعبیر «طیف سیاسی» هم یکی از اصطلاحات سیاسی است که گستره آن از جریان سیاسی هم بزرگتر است؛ چراکه طیف تقریباً شبیه به قطببندی اجتماعی است. بههمین خاطر هم هست که در زمان انتخابات میگویند: جامعه را قطببندی نکنید. زیرا طیفهای مختلف در جامعه شکل میگیرد.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: تعبیر «جناح سیاسی » هم یک اصطلاحی است که از حزب بزرگتر است. جناح؛ مجموعه گروه یا گروههایی با دیدگاههای مشترک بهمنظور کسب قدرت سیاسی در داخل یک حکومت یا حزب، گرد هم میآیند. جناح میتواند مداومت نداشته باشد، مثل اینکه در کشور خودمان، جناحهای چپ و راست درحال پوستاندازی و یا حتی جابجایی هستند. بههمین خاطر، ممکن است در آیندهای نزدیک، این دو جناح با این هویت، دیگر وجود خارجی نداشته باشند.
دکتر مهاجرنیا گفت: «ائتلاف سیاسی» نیز یکی از اصطلاحاتی است که در احزاب بهکار میرود. معمولاً، گروههای سیاسی که در یک کشور، زمینههای مشترک ایدئولوژیک یا منافع مشترک دارند برای بهدست آوردن قدرت با هم ائتلاف میکنند. این اتفاق در بقیۀ کشورها برای ایجاد دولت زیاد رخ داده؛ اما معمولاً در کشور ما برای بهوجود آمدن دولت اتفاق نمیافتد؛ البته برای رقابت ریاست مجلس و برخی موضع گیری ها گاهی ائتلاف هایی صورت می گیرد.
وی در ادامه به تعبیر «جبهه سیاسی » اشاره کرد و گفت: جبهه نیز در ادبیات سیاسی ما دچار مشکل شده است؛ چرا که جبهه در علوم سیاسی مفهومی است از سنخ طیف و در حد جناح و جریان سیاسی. جبهه، مجموعه ای از گروهها و جریانها تخصصی است ؛ اما در کشورمان به احزاب کوچک نیز این واژه اطلاق شده است.
استاد مهاجرنیا گفت: اصطلاحاتی مانند اتحادیه و جامعه که معادل های سیاسی هستند گویا اینها عناوین برنددار هستند که هر کس زیر تابلوی این عنوان برود نیاز به مجوز ندارد. ظاهراً اینها سهم حوزه و دانشگاه هستند. هم جامعه روحانیت و هم اتحادیه دانشجویان کار سیاسی و حزبی می کنند ولی هیچکدام مجوز رسمی حزبی ندارند و کمیسیون ماده ده احزاب هم متعرض آنها نمی شود.جالب است استدلال اینها این است که فعالیت آنها فراتر از حزب و سیاست است و آنها در چارچوب دین کار می کنند و مذهبی و فرهنگی هستند و همین استدلال گویا مقبول واقع شده است. در حالی که وقتی کسی کار حزبی می کند، در انتخابات کاندیدا معرفی می کند و رسماً حمایت می کند و رقابت می کند باید مجوز بگیرد. مثل این است که یک مرکز دینی و مسجدی بگوید چون ما دینی هستیم مالیات و عوارض و پول آب و برق و جریمه راهنمایی و رانندگی نمی دهیم، این مبنای درستی نیست. کسی که در مسیر یک قانونی قرار گرفت باید به آن ملتزم باشد و الا سنگ روی سنگ بند نمی شود. شما یا نباید در جاده و اتوبان رانندگی کنید و یا باید مقررات آن را رعایت کنید.
دکتر مهاجرنیا در پایان گفت: برای پایان دادن به این هرج و مرج مفهومی و سیاسی لازم است در «فقهالتحزب» با همۀ این اصطلاحات آشنا شویم، حدود و ثغور مفهومی و ماهیتی آنها را شناسایی کنیم و با بازنگری در آنها بر مبنای منابع و نصوص اسلامی، اصول و قواعد فقهی و با روش اجتهادی، « حزب نمونه اسلامی» و مطابق با قانون اساسی را بازسازی کنیم. تقاضای ما از مجلس شورای اسلامی که بازنگری در قانون احزاب را در دستور کار قرار داده است، این است که با همین رویکرد از طریق مرکز پژوهش ها و از طریق حوزه ابتدا در مسیر الگوسازی حزب اسلامی متناسب با شرایط موجود اقدام نماید و بر همین اساس قوانین آن بازنگری و نوشته شود.